اشاره كرد.
كتاب «رفيق اعلي» ماجراي زندگي [از تولد تا مرگ]
قديسي ايتاليايي به نام «فرانچسكو» است. كه شخصيتي بسيار
مشهور در ادبيات اروپا است.
«فرانسوا آسيزي» در سال ۱۱۸۲ در شهر آسيزي ايتاليا و
در خانواده اي مرفه و ثروتمند به دنيا آمد. همه
اهميت اين قديس به دليل جايگاه معنوي و روحاني او نيست،
بلكه او بنيانگذار فرقه اي روحاني ـ عرفاني بود كه از
رابطه عاطفي مادر و فرزند الهام گرفته بود و عاطفه مادرانه
را سرچشمه تقدس مي دانست. او و پيروانش انزوا و
گوشه گيري را به منظور اعتراض به جهان هدف خود
قرار داده بودند و طبق همين آرمان و به خاطر دغدغه
فكري اش براي زندگي و آينده بشر، زندگي مرفه خانوادگي
خود را رها مي كند و عمرش را در انزوا وقف خدمت به
بيماران جذامي در جذامخانه مي كند كه اين شرايط باعث
تحول روحي و سير معنوي در او مي شود و اين همان دليل
اصلي اهميت و جايگاه ويژه او در نزد نويسندگان و هنرمندان
اروپايي است.
بوبن در كتاب «رفيق اعلي» به مخاطب يادآوري
مي كند: «انسان با مردن به زندگي
دعوت مي شود، با دوست داشتن، دوست داشته مي شود،
با آرامش دادن آرامش مي گيرد، با بخشيدن، بخشوده
مي شود، با فهميدن، فهميده مي شود
و...»
بوبن معتقد است «عشق» كامل در دوران كودكي به انسان
هديه مي شود، اما انسان به تدريج با درگير شدن در
حصارهاي زندگي و زندگاني جسماني اش اين عشق را
از دست مي دهد و انسان براي به دست آوردن
دوباره آن بايد به دوران كودكي خود رجوع كند تا دوباره آن
عشق متعالي را به دست آورد.
در كل «بوبن» اعتقاد دارد خداوند نعمتهايي چون نيكي،
پاكي، عشق و... را در وجود كودك به وديعه مي گذارد، اما
انسان به تدريج در طول زندگي خود با آلوده شدن به زندگي
مادي و پرداختن به زندگي جسمي خود اين نعمتها را از دست
مي دهد و بسيار بايد تلاش كند و رنج ببرد تا دوباره
آنها را به دست آورد.
يكي ديگر از آثار وي كه بسيار نيز مورد توجه
منتقدان و مخاطبان قرار گرفت «كتاب بيهوده» (Un Livre
inutile) بود. در اين اثر بوبن با پرداختن به آثار و افكار
هفت نويسنده و شاعر برجسته جهان ادبيات قصد دارد ماهيت و
فلسفه ادبيات را بيان كند:
-
پل كلودل،
-
فرانسيس
پونژ،
-
گوستاو رو،
-
شارل
فردينان رامو،
-
ساموئل
بكت،
-
گيوم
آپولينر
-
فرانسيس
كافكا
هفت
شخصيتي هستند كه بوبن در اين اثر خود به آنان
مي پردازد.
بوبن به عنوان نويسنده معنوي گرا همچون
سيمون وي و پل كلودل به ادبيات با نگاهي معنوي و انساني
مي نگرد. او شعر را نوشدارو و هوشدارويي براي روح انسان
مي داند.
تخيل، بازيهاي زباني، كلمات آهنگين، جملات كوتاه و
پرمغز از جمله خصوصيات سبك نگارش بوبن است كه در «كتاب
بيهوده» كاملاً مشهود است.
بوبن
به عنوان يك نويسنده معنوي گرا از دين، معنويت و
تقدس مضموني ادبي مي سازد. بدين ترتيب
مي توان گفت او با ساز يك آهنگساز، انديشه يك متفكر،
قلم يك اديب و احساس يك شاعر مي نويسد. كارهاي او اغلب
حجمي اندك ولي مضموني سنگين دارند كه او با هنر و توانايي
خود با استفاده از زباني شاعرانه، كلامي آهنگين و زيبايي
ادبيات اين سنگيني و پرمحتوايي كارش را همچون پر كاهي
در فضا به پرواز در مي آورد تا بر دل مخاطبش
بنشيند.