مولوي كرد
|
|
پس از آن به روستاي چروستانه در اطراف حلبچه رفته و در آنجا به تدريس پرداخته است . پس از مدتي هواي تصوف اورا مجذوب كرده و گرفتار ذوق اهل معنا مي گردد و بهمين دليل به شهر ته ويله رفته و صوفي شيخ عثمان سراج الدين كه خليفه مولانا خالد نقشبندي بزرگ طريقه نقشبندي در كردستان مي شود . و مدت زيادي را به عنوان مريد شيخ سراج الدين بسر مي برد . پس از چند سال به روستاي بياويله نزديك حلبجه مي رود و پس از مدتي به روستاي گونه رفته و چند سال نيز در آنجا مي ماند . سپس به شه ميران كه در آن زمان تحت اداره شيخ علي عبابيلي بوده است مي رود كه شيخ علي احترام بسيار زيادي براي مولوي قايل بوده است اما پس از مدتي عثماني خاله بدستور محمد پاشاي جاف اداره شه ميران را از شيخ علي گرفته و بهمين دليل مولوي راهي روستاي سه رشاته كه زادگاه اوست مي شود و در همان روستا ديده از جهان فرو مي بندد . مولوي در سالهاي حيات خويش با چند حادثه و فاجعه سخت مواجه شده است ( آنگونه كه از شعرهاي او برمي آيد ) اول سوختن كتابخانه مولوي كه در آن كتابهاي بسيار و نوشته ها و حتي ديوان شعر او مي سوزد . دوم وفات عنبر خاتون همسر مولوي است كه آنگونه كه پيداست احترام و عشق زيادي به او داشته است . سوم از دست دادن بينايي بمدت هفت سال كه همان باعث وفات و افول ستاره اي بي بديل در آسمان شعر و ادب اورامان و كردستان مي شود . سر انجام مولوي پس از 79 سال عمر سراسر با بركت در سال 1300هجري قمري ديده از جهان فرو بست . از مولوي آثار ارزشمندي بجاي مانده است ديوان مه وله وي : الفضيله : كه شامل 2031 شعر عربي است و در سال 1285 هجري قمري آنرا به رشته تحرير در آورده است العقيده المرضيه : مشتمل بر 2452 شعر كردي كه در سال 1352 هجري قمري از سوي محي الدين صبري النعيمي در مصر بچاپ رسيده است . اولين بيت ديوان اينگونه آغاز مي شود زوبده ي عه قيده و خو لاصه ي كه لام هه ر له تو بو توس ثه ناي تام الفوائح : كه شامل 527 شعر فارسي است كه همراه العقيده در سال 1352 توسط محي الدين صبري النعيمي در مصر بچاپ رسيده است . بجز اين موارد كتابي در باره اصول طريقه نقشبندي از ايشان بجاي مانده است .
|