چه آسان باشَدَم جان کندن از دنيا
نباشد جز به زيبايی برايم
بدانم اينکه ماندن جز به اندوهی مرا نيست
و اين غمهای من از درد دوريست
و اين دوری زِ مشهوديست که من را سوی خود خواند
خداوندا به ديدم ، ديد خود ده
خداوندا مرا همراه خود کن
نمی خواهم بمانم بی کس و تنها
که تنهايی مرا طاقت نباشد
و بی طاقت نباشم در تمنّای تو بودن

 

*

 

خداوندا مرا جانی دگر دِه

                    که آن را من در اين دنيا نباشم

 

چه آسان باشَدَم رفتن از اينجا

                    به جايی که دگر اينجا نباشم

 

 

 

 

 

 

 

دفتر شاهد و مشهود