لندی ها
لندی
شعر ِ شفاهی ِ پشتوهاست. چیزی شبیه به
هایکوهای ژاپنی. داری دو مصرع است و از اوزان ِ عروضی در آن خبری نیست. این
شعر بسیار قدیمی است. بیشتر ِ لندی ها از زبان ِ زنان سروده شده است.
1
بر کوههای بلند، خدا
نظر ِ لطف دارد،
قلل ِ آنها از برف
سفید، و دامن ِ آنها را از گُل پُر می کند.
2
خدایا، من چه کرده
ام؟
دیگران گل شدند و من
هنوز غنچه ام!
3
امروز آوازه ی آمدن
ِ محبوب ِ من است.
زمین ها مخملی شدند
و در راهها گل شکفتند.

4
چشمان ِ خود را
زندان ِ گل ساختی،
مژگانت را بلند کن
تا گلها بشکفند.

5
خدایا، مرا گلی بساز
صحرایی،
تا نسیمی را که از
سوی محبوب می آید، مرا به اهتزازی بنوازد.
بر بلندی بر آی و
نگاه ِ عمیق بیفکن،
قافله ی مسافران کجا
فرود می آید.
|
7
من همان مستی هستم
که بودم،
اگر مرا زرد می بینی
از محبوب ِ خود دور افتاده ام.
8
من به محبوبم گفتم
فراغ یک حقیقت است،
او بر این گفتار ِ
من می خندید!