گروه فشار

به سوی وحدت نیروهای مترقی و دادخواه

دریچهء تماس

نامه ها و آگهی

گزارشات

نوشته ها

سوال هفته

صفحهء نخست

 

رفقای گرامی،

درود بر شما باد. اينجانب يکی از مبارزين جنبش چپ کشور و متعلق به يکی از شاخه های منشعب از سازمان چپی کشور مشهور به «شعلهء جاويد» ميباشم. در ميان رفقای همرزم ما نيز افراد و گروههايی که خواهان رزميدن در يک حزب واحد چپ هستند، بسيار زياد وجود دارد.

در گذشته ها عوامل عينی و ذهنی زيادی موجود بود که رزمنده گان خط «دموکراسی نوين» نميخواستند با رزمنده گان خط حزب دموکراتيک خلق افغانستان زبان مشترک بيابند. اما حالا وضع تغيير کرده است به خصوص بعد از فروپاشی اتحاد شوروی.

از ورای نوشته ها و نامهای نويسنده های سايت شما چنين نتيجه ميتوان گرفت که شما گويا ميخواهيد پرچمی های سابق را در يک حزب متحد بسازيد. در همين رابطه بايد گفت که سمپاتی و انتی پاتی ما نسبت به جناحها يا فراکسيون های شما هميشه متفاوت بود. به هرحال بيشترين ضربه ها را ما در دوران حاکميت حفيظ الله امين متحمل شديم. اصلاً پس از سرنگونی حفيظ الله امين ما دوباره پر و بال باز کرديم و اقلاً ميتوانستيم بدون ترس از سرکوب و غيره به زنده گی عادی غيرسياسی خود ادامه دهيم.

ما می ميپذيريم که افغانستان قربانی جنگ سرد شد. به اين باور هستيم که در ميان رزمنده گان خط حزب دموکراتيک خلق افغانستان ده ها هزار وطنپرست چپ انديش وجود داشت و در ميان بقايای شما هنوز هم افراد چپ انديش بسيار زياد است اما همه گی چنين نيستند.

پراگنده گی که دامنگير شما شده است، دامنگير ما نيز شده است.

ما از تفريق بين بقايای خط شما و ما خسته شده ايم. ميخواهيم که يک سازمان وسيع و نيرومند به وجود بيايد که بتواند همه رزمنده گان چپ را متحد بسازد.

وقايع هفتهء اخير در ارتباط با به خاک گذاری يکی از رزمنده گان خط شما در کابل به همه گان نشان داد که مردم افغانستان و به خصوص باشنده گان کابل، به رزمنده گان چپ ديروز ارج و احترام فراوان ميگذارند.

خواهشم از انجمن شما اينست تا مطالب را به صورت همه جانبه طوری مطرح کنيد که وحدت تمام شاخه های چپ را در بر بگيرد و تنها متوجهء يکی از شاخه ها و يا جريانات نباشد.

با تمنيات نيک رفيقانه

سنگ سياه

24 دسمبر 2006

تقاضانامهء عضويت به انجمن «گروه فشار»

رفقای گرامی انجمن «گروه فشار» خسته نباشند!

از طريق سايت پراعتبار و وزين «اخبار افغانستان» از راه اندازی سايت شما آگاهی يافتم. چند روز است که به دقت نخستين مطالب مندرجه در اين سايت را ورق ميزنم. همه مطالب مورد پسندم قرار گرفتند.

و امروز تصميم گرفتم که به انجمن شما بپيوندم. بنابر ملحوظاتی، همکاری خود با اين انجمن را با نام مستعار «ويراستار» آغاز ميکنم، چون اعضای انجمن نيز هنوز نامهای اصلی خود را برملا نساخته اند. و شايد به زودی زمان آن فرا رسد که با نام اصلی خود با شما همکاری کنم.

پيروز باشيد

دستهای تان را ميفشارم

«ويراستار»

24 دسمبر 2006

يادداشت:

انجمن نوبنياد «گروه فشار» با آغوش باز و شور و خوشحالی از پيوستن رفيق «ويراستار» به انجمن ما استقبال ميکند. او يکی از کدرهای برجسته، خوشنام و زحمتکش جنبش چپ کشور به شمار می آيد که همواره با از خود گذری تمام مبارزه کرده است.

انجمن ما پيشنهاد ميکند و تقاضا دارد تا رفيق «ويراستار» وظيفهء دشوار ويراستاری مطالب سايت را به عهده بگيرد.

انجمن «گروه فشار»

گردانندهء محترم سايت «گروه فشار»، سلام،

با اين نگاه کوتاه همکاری خود را با روند کاری تان آغاز کردم. دوام همکاری وابسته به شناسايی بيشتر تان و واکنش به نظريات من است.

ا. آشيل

24 دسمبر 2006

يادداشت:مطلب ارسالی رفيق ا. آشيل در صفحهء مقاله ها نشر شده است. «گروه فشار»

پيام

کميسيون تفاهم و وحدت اعضای سابق حزب وطن (ح.د.خ.ا.)

در شهر هامبورگ

21.12.2006

رفقای گرامی،

سلام های گرم و تمنيات نيک ما را بپذيريد.

سايت اينترنتی شما با عنوان «گروه فشار» صفحه ييست که جايگاه آن در آسمان انترنتی جهانی خالی بود.

از ديدگاه ما، اين اقدام نيک شما گام ديگريست در مسير تکامل پروسهء گفت و شنود اعضای سابق حزب وطن پيرامون سرنوشت حزب و جنبش چپ دموکراتيک کشور.

به شما و همه رهروان راه آزادی، ترقی و عدالت تبريک ميگويم.

رفقای عزيز،

تلاش رفقای ما در انسجام مجدد بخشی از پارچه های حزب ديروزين در وجود سازمان های جديد، قابل قدردانی است؛ اما به هيچ وجه پاسخ گوی نيازمندی جامعه و زمان نيست. برآمد سايت شما بيانگر آن امر است که اعضای سابق حزب وطن بيش از اين حاضر نيستند، حقيقت را فدای مصلحت ها نمايند.

در گام نخست، بهتر خواهد بود تا علل عدم موفقيت رفقای ما در 15 سال اخير در زمينهء ايجاد پل ارتباط ميان جزاير از هم پاشيدهء جريان دموکراتيک خلق افغانستان و همچنان مرزبندی های جديد سليقه يی-سياسی در ميان ما، ريشه يابی گردد و در گام های واپس پيرامون درک های مان از چپ دموکراتيک با نظرداشت واقعيت های عينی جامعه و دگر مسائل انديشه يی و سياسی پرداخته شود.

کميسيون موقت تفاهم و وحدت اعضای سابق حزب وطن در شهر هامبورگ با دريافت پاسخ های معقول و منطقی از سوی اکثريت اعضای سابق حزب و رهبران ديروز و امروز از ديدگاه شان با عزم استوار بدون هر گونه خودمرکزبينی در هماهنگی و مساعی مشترک با تمام رفقای متشکل در سازمان های سياسی و غيرمتشکل به مبارزهء شان در مسير احيای تفاهم، وحدت و ( با ايجاد طرح خط انديشه يی) رفتن به سوی کنگرهء واحد در داخل کشور ادامه ميدهد.

رفقای عزيز،

با اغتنام از فرصت و با حفظ احترام عميق به شخصيت آن عده رفقايی که با وصف ادعای چپ بودن، دگرانديشان را به لغزيدن به ورطهء دگماتيزم و سوبژکتيويزم . . . اتهام می بندند، بايد خاطرنشان کرد که نقد در مکتب دموکراسی به مفهوم انحراف انديشه يی نيست و لازم پنداشته می شود تا اين سنت منفی را بشکنند؛ در غير آن، آنانی که با نظريات و عملکرد شان راه فرار از انتقاد را می آموزانند و با تکبر، نقد دگرانديشان را طناب ساخته و با استفاده از شيوه های تحقيرآميز، نقد کننده را حلق آويز می کنند، خود در ورطهء دگماتيزم فرو رفته و زير سايهء ضخيم کيش شخصيت و قدرت مطلقه در جهنم «ستالينيزم» غرق می شوند.

در اخير با تجديد احترامات فايقه، برای همه دست اندرکاران سايت «گروه فشار» سرفرازی و موفقيت های بيشتر خواهانيم.

سليم صابری ــ سخنگوی موقت کميسيون

 

 

پيام رفیق سرور منگل

رفقای نهايت عزيز!

نخست از همه سلام و احترام!

و بعد تبريک و تهنيت به اقدام نيک و به جای شما، اينکه مزيد بر ايجاد «گروه فشار» سايت شما در پهلوی ساير سايتها و فاروم ها، تحت نام «گروه فشار» به غرض فعال ساختن پروسهء وحدت بين اعضای سابق حزب وطن (ح. د. خ. ا.) کدرها، اعضا، حلقات و احزاب تشکيل شده از بدنهء آن، به حيث ارگان نشراتی وحدت خواهان در دسترس خواهد بود، گامی در خور تمجيد است. اميدوارم در مسير متحدی با همه بتوانيم به طور سالم و پيگير به اين آرمان جامهء عمل بپوشانيم. آرزوهای نيک و صميمانهء مرا بپذيريد.

 

يار زنده صحبت باقی

 

سرور منگل

 

20 دسمبر 2006

 

نامه ها

 

 

سپاس از رفقا و دوستانی که به ما نامه نوشته اند.

ما نامه های شان را به ترتیب تاریخ ورود به نشر میرسانیم.

«گروه فشار»

 

اقدام شما قابل هر نوع تمجيد و ستايش است

نامه يی به نام مستعار

21 دسمبر 2006

دوستان و اگر اجازه داشته باشم، رفقای نهايت عزيز!

در اين اواخر نام اين حقير، فقير، سراپا تقصير، خلاف آرزو و استحقاق در يکعده ويب سايت ها باز تاب يافته و از جانب ديگر روی يک سلسله ملاحظات شخصی اميدوارم از نشر اسم من با لطف خود داری بفرماييد.

در آينده من با تمام امکانات ناچيز در خدت خواهم بود و اينک نکات نظر من :

اقدام شما به حيث آرزوی عدهء زياد وابسته گان نهضت چپ، و خواست زمان، قابل هر نوع تمجيد و ستايش است.

به اين مناسبت بهترين تبريکات مرا لطفاً بپزيريد.

1 ــ عده يی از علاقمندان نهضت چپ به اين دليل تا کنون در حالت پاسيف ماندند که نخواستند دنبال کسی بروند. بنابراين اگر شما طوريکه در نوشتهء تان تحت عنوان «گروه فشار» آمده است: «شماری از رهروان راه ترقی و عدالت اجتماعی که از وضعيت نا به سامان جنبش بحران زدهء چپ کشور رنج ميبرند، به اين تصميم رسيدند که يک انجمن «جانبدار» و «غيروابسته» را ايجاد کنند . . . » نيز خود را يک گروه متشکل بناميد، اين امر ممکن باعث آن شود که آنها باز هم با ترس از ايجاد يک جزيرهء جديد سياسی از پيوستن به گروه فشار بپرهيزند. بنابراين بهتر خواهد بود اين خواست و طرح برای پشتيبانی و حمايت علاقمندان ارايه شود تا همه فعالين آن را ابتکار جمعی خويش بدانند و نه منحصر به يک فرد و يا افراد معين.

2 ــ نام گروه از يکطرف به استناد ادبيات سياسی ما چندان نام باوزنه نيست و از طرف ديگر با تمام علاقمندی يی که به آن دارم، چنگی به دل نميزند. بنابراين بيشنهاد من اينست که اگر اين نام به «کلوب هوا خواهان وحدت»/نيروی فشار/ يا «هواداران وحدت»، «انجمن» يا چيزی شبيه آن که افادهء تشکيلات حزبی را ندهد، تعويض شود، اين مشکل و مشکل فوق الذکر تبارز نخواهد کرد.

۳ ــ اگر قبل از وقت نباشد، ميخواهم پيشنهاد کنم که طرحی به عنوان عريضهء هواخواهان وحدت چپی ها تهيه و به نشر برسد. اين طرح به طور يک لينک به آدرس شخصی افراد فرستاده شود تا بعد از تاييد و امضای اسمای همه به حيث کسانيکه با امضای خويش به آن مهر تاييد گذاشته اند، در پای عريضه و يا درخواست نشر گردد. به اين وسيله همهء امضا کننده گان خود را اخلاقاً مکلف به پافشاری بر امر وحدت خواهند دانست.

به اميد موفقيت های بيشتر و بيشتر تان

«يک نام مستعار»

 

اقدام شما بسیار نیک و به جاست

21 دسمبر 2006

سلام به شما رفقای محترم !

من يکی از طرفداران جدی وحدت مجدد اعضای حزب دموکراتيک خلق افغانستان (حزب وطن) بودم، ميباشم و خواهم بود. و در اين عرصه نظر به امکانات خود صادقانه عمل نمودم و در آينده آمادهء هر نوع فعاليت بدون امتيازات مادی و معنوی ميباشم.

رفقای گرامی «گروه فشار» !

من خدمت شما به خاطر رفع شک و ترديد، پيشنهاد مينمايم که اگر شما اعضای «گروه فشار» لطف نموده ازطريق همين ويب سايت با رفقای ديگر خود را معرفی نماييد، کاری به جای خواهد بود.

باتقديم احترمات رفيقانه

 

نور، رفيق کوچک شما

 

 

رفقاي عزيز!

احترام تقديم شما ميدارم.

در نخسين روز كه ياداشت شما را خواندم، با عجله نظر خود را برای شما ارايه كردم. احتمالاً به نسبت اشتباه كه آدرس شما را دقيق تحرير نکرده باشم، به شما نرسيده است.

اينک دوباره ابراز نظر ميکنم. شما از وحدت نيرو های چپ نوشته ايد. اين اصطلاح شما عام است. درعين حال ترکيب نامعلوم گروه فشار هم مورد سوال است. نظر من در محدودهء سازمانهای جداشده از حزب ديموکراتيک خلق افغانستان است که آنهم در مراحل مختلف ميتواند تحقق بيابد که اگر شما نيز منظوری چنين داشته باشيد، شما رفقا در اين امر تنها نيستيد. اما تا آنجا که شما خود ميدانيد، ايجاد کميته ها، کميسيون ها و چنين گروه ها نتيجهء مثبت به بار نمی آورد.

بهترين راه آن است که همه رفقايی که آرزومندی وحدت را دارند، در دو سازمان بزرگ (ح. م. م. ا.) و ن. ف. ت. د. ا. قناعت عضويت خود را حاصل نمايند و از اين طريق تلاش های خود را در امر وحدت هماهنگ بسازند. اين قانونی ترين و کوتاه راه برای رسيدن به وحدت همه نيروها است که مرحله به مرحله انجام ميشود.

اين است نظر مختصريکه ميتوانم بگويم.

با احترام

20 دسمبر 2006

م. ی. هادی

 

به تاريخ 19 دسمبر 2006 محمد صافی نوشت:

«هرکس که فکر ميکند که او وطنپرست است يا وطن خود را دوست دارد، بايد درک کند که زمان آن فرا رسيده است تا يک ايتلاف از نيروهای دموکرات و چپ ايجاد شود. آنهايی که خلاف اين هستند، واضحاً برای پاکستان و ايران و ديگر دشمنان ملت ما کار ميکنند».

 

 

اين نامه اصلاً عنوانی سايت «اصالت» نوشته شده و

 معلوم نيست که چرا به آدرس ما ايميل شده است. «گروه فشار»

-------------------------------------------------------------------------------

رفيق عزيز مسؤول سايت «اصالت» !

احترامات خود را تقديم شما ميدارم. آرزومندم در عرصهء کار شريفانه موفق و کامياب باشيد.

ثانياً عرض رفيقانهء من اين است که شما بهتر ميدانيد تعدادي از نوشته هايی از نام بعضی از رفقا برعليه بعضی از رفقا سبب دوری های بيشتر و ايجاد عقده مندی های بيشتر ميشود. آيا از نظر شما که مخصوصاً از نام رهبر بزرگ ما سايت «اصالت» را فعال نموده ايد، پخش و نشر اين چنين نامه ها از طريق شما برای توافق، هماهنگی و يکجا شدن همه رفقا غيرثواب نخواهد بود[؟] شما برای يک لحظه هم ميتوانيد تصور نماييد که پسر رفيق کارمل که رفيق همهء ما است، خانم رفيق کارمل که مادر همهء ماست، دختر رفيق کارمل که خواهر همهء ماست، بالاخره برادر رفيق کارمل- رفيق بريالی و هم پسرشان و يا هم مادر همهء ما داکتر صاحب اناهيتا راتب زاد، همهء اين فاميل بزرگ پاک و بی نفس [گويا؟] در موضع دشمنان قرار گرفته اند[؟]. چطور بعضی ها ميتوانند برای يک ثانيه هم چنين بينديشند؟ چرا شما اجازه ميدهيد چنين نامه ها از طريق سايت «اصالت» به نشر برسند[؟]

رفيق عزيز[!]

اگر واقعاً شما به خاطر آرمان رفيق کارمل که به طور انفرادی هريک ما برای تحقق آن آرمان تعهد داده ايم، مبارزه مينماييد، خواهشمندم چنين نوشته ها را با هر نياتی که نوشته ميشوند، اجازهء نشر ندهيد. از جمله نوشته يی به نام نويد که ادعا دارند در صف مبارزهء رفقای رفیق کارمل قرار دارند. قبلاً نيز نوشته هايی برعليه رفيق پرشور در سايت «اصالت» به نشر رسيده است که خود به خود برای افتراق و چندگانه گی کار ساز واقع ميشود.

رفيق عزيز!

خواسته بوديد خواننده گان شما نظريات شان را برای شما بگويند. اينک که من خوانندهء سايتهای رفقای خود مان هستم، با تمام درک و با تمام احساس مسؤوليت به شما پيشنهاد مينمايم که از نشر چنين نوشته ها در سايت «اصالت» جلوگيری نماييد.

بگذار صفحات شما روزها تکراری باشند اما از «اصالت» آن با چنين نوشته ها کاسته نشود.

با احترامات رفيقانه و بی مدعا

م. ی. هادی

20 دسمبر 2006

 

به تاریخ 18 دسمبر فهیمه فورگیتس (Vorgetts) نوشت:

I think it is a good idea for all the progressive groups to come together but I don't like the name "Feshar" and I doubt that any Afghan will like it. Afghans don't do good under Feshar. How about "Tashweeq"? or "Itehad", "Hambastagi" or a name to not put pressure on them but they are encouraged to put pressure on themselves. Good Luck, I have given up on Afghan Progressives for almost 15 years now. Can you give me hope? I have dedicated my life to humanitarian work, if there is someone that I can trust and feel that the country is above everything for him/her, I'll help.

Just show me that person and I'll be there to give my life. Peace,

-----------------------------------------------------------------

به تاريخ 18 دسمبر نامه يی از محترم همايون کامران از هالند دريافت کرديم.

محترم همايون کامران نوشته اند:

«يک جنبش ملی اسلامی بايد ايجاد شود که در درازمدت هدفش به وجود آوردن يک جامعهء مدنی باشد که تمام ضوابط دموکراتيک را احتوا کند و برنامهء ان جوابگوی سوالات مبرم کنونی جامعهء افغانی باشد».

از نامهء محترم همايون کامران بر می ايد که طرفدار ايجاد سازمان فراگير چپ نيست. و به همين دليل اصلاً وی مورد خطاب ما نبوده است.

باز هم از ارسال نظر شان سپاسگذاريم «گروه فشار»

 

 

مطالب تان را به ما ایمیل کنید!

آدرس ایمیل سایت:

grohe.feshar@yahoo.com

 

perfumes

 

Kostenlose HP-Vorlagen und Buttons