سياستگذاري عمومي

Public Policy

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

   حسين قلجي

 كارشناس ارشد سياستگذاري 

---------------------

Home

صفحه اصلي

    اندیشه سیاسی

 بين الملل

سیاستگذاری

مطالعات ایران

مطالعات امنیتی

--------------------

مقالات

قوميتگرايي

امنيت ملي اسرائيل

حمله نظامي به ايران

گزينه هاي امريكا عليه ايران

نيكولو ماكياولي

توسعه ورامين

خط مشي عمومي

مدلهاي سياستگذاري

-------------------

لينكها

لينكها

-------------------

معرفي


زندگينامه

گالري عكس 

------------------

گروهها

 گروه سياستگذاري

گروه پاسارگاد

-------------------

آزمونها

آمادگي آزمون ارشد

آمادگي دكتري

 

قومیت گرایی در ایران

در این بخش به بررسی مختصر بحرانهای قومیت گرایی در ایران و سیاستهای دولتهای ایرانی در قبال این مسئله خواهیم پرداخت.

بروز قومیت گرایی در ایران و به تبع آن سیاست دولت مواجهه با آن به دو دوره عمده قبل از انقلاب و بعد از انقلاب تقسیم مي‌شود که هر یک به نوبه خود به دو بخش کوچکتر قابل تقسیم هستند.

1- دوره پیش از انقلاب اسلامی

این دوره دربرگیرنده تأسیس حکومت شیعی صفویان تا پیروزی انقلاب اسلامی است. این دوره را مي‌توان به دو دوره قبل از به قدرت رسیدن و بعد از رضاخان تقسیم کرد.

در دوران پیش از رضاشاه به علت روستایی بودن و عدم وجود مرکزیت قوی در ایران نوعی نظام ایالتی حاکم بود. تقسیمات قومی و نژادی و مجموعه‌های ایلاتی حرف اول را می زد. این امر به اندازه‌های قدرتمند بود که حتی در روی کارآمدن دولتها و سقوط آنها نیز قوم و قبیله‌های ایرانی نقش عمده ای داشتند و اقوام بعد از کسب قدرت آنرا در قبیله خود حفظ می کردند مانند حکومت قاجاریه، زندیه و... در این دوره میراث بر جای مانده از دوره صفویان یعنی همگونی مذهبی (تشیع) عامل خنثی کننده قوم محوری بود و تنها عامل پیوند زننده مردم اسلام بود. شاهد تاریخی بر این مدعا تأثیر علمای اسلام در حرکتهای غیر قومی و یکپارچه مردم در شرایط نامساعد مانند جنگ‌های ایران و روس و تحریم تنباکو و... می باشد. اما از آنجا که این عامل وحدت بخش یعنی وحدت دینی تحت لوای علما، باعث ناکام ماندن استعمارگران در دستیابی به منافع خودشان بوده است. سعی فراوانی در کم رنگ کردن این عامل وحدت بخش نمودند و در پایان این دوره در ایران شاهد بروز انواع جنگ و ستیزها و ادعاهای قومیت گرایانه هستیم. فرقه دمکرات آذربایجان توسط روسیه پشتیبانی می شد، شیخ خزعل در خوزستان با حمایت انگلستان طغیان کرد، در کردستان هم وضع به همین منوال بود24.

با روی کارآمدن رضاخان و تقویت مرکزیت دولت تا حد زیادی این گرایشات سرکوب شد و دولت در صدد همگون سازی و سیاستهای ملی گرایانه برآمد از این سیاستها مي‌توان به اسکان و کاهش قدرت عشایر و سیاست "تخته قاپو" کردن، کوچ اجباری عشایر به مناطق مرزی کشور و... اشاره کرد که تا حدی توانست اوضاع را آرام کند اما مشکل رضاخان این بود که اولاً با زور چکمه این مجموعه‌های فرهنگی را در کنار هم نگه داشت و دوماً در اواخر حکومتش با سیاستهای ضد دینی عامل حقیقی وحدت بخش که میراث صفویه بود را کم رنگ کرد و همین امر باعث شد مسئله قومیت گرایی مانند آتش زیر خاکستر گرم بماند. بعد از رضاخان پسرش نیز سیاست تعارض با دین را در پیش گرفت و از سوی دیگر اقتدار لازم را هم نداشت اما آثار سیاست رضاخان هنوز باقی بود تا اینکه در اواخر حکومت محمدرضا شاه باز مسائل قومی سرباز کرد و باعث شد تا عراق به این بهانه دعاوی مرزی با ایران را مطرح نماید.

2- دوره بعد از انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی به علت سرخوردگی مردم از عدم استقلال سیاسی و ترویج بی دینی حکومت که معارض با فرهنگ مردم مسلمان بود آغاز شد و با مجاهدتهای امام (ره) و مردم پیروز شد. این امر نقطه عطفی شد و تحولاتی را بوجود آورد که تأثیرات آن در حوزه قومی هم حائز اهمیت بود. با این تحول اولاً عامل وحدت بخش یعنی تشیع پیش از پیش مستحکمتر شد. و دوماً با تحولات بعدی مانند جنگ تحمیلی و جنایتهای دشمنان داخلی و خارجی عامل وحدت بخش نوینی ظهور کرد.

این دو عامل باعث شد حس تعلق به وطن به شکل عمیقی در مردم ریشه دواند و اختلافات بی ارزش قومی و زبانی به فراموشی سپرده شود. با ظهور فرهنگ شهادت و دفاع از وطن شاهد پررنگ تر شدن و پیوند عامل میهن و اسلام هستیم. فرهنگ شهادت پیوند عمیقی میان ملی گرایی و مذهب گرایی برقرار کرد و به عنوان مستحکمترین عامل پیوند و حفظ همبستگی ملی شد. حضور همه اقوام در جبهه‌ها، تقدیم صدها هزار شهید از همه اقوام و سراسر ایران باعث شد تعلقات قومی، زبانی و نژادی فراموش شود. تأثیر این تحول تازمانی که فرهنگ شهادت باقی بود وجود داشت اما با تحول جدید در ایران شرایط تغییر نمود.

بعد از دوم خرداد و باز شدن عرصه فعالیت برای عده ای خاص کم کم فرهنگ شهادت به فراموشی سپرده شد و از سوی دیگر اعتقادات مذهبی هم تخریب و کم رنگ شد. در این زمان بعلت گسیختگی سیاست فرهنگی دولت در عامل پیوند دهنده بیش از پیش نقش خود را از دست دادند و در نتیجه بار دیگر قومیت گرایی و تفکرات قومی آغاز شد که به سرعت در حال ورود به مراحل بحرانی است.

نتیجه گیری و راهکار حل بحران

برای به اجرا درآمدن سند چشم انداز بیست ساله و تبدیل شدن به قدرت منطقه ای و جهانی باید زیرساخت های لازم فراهم آید و سنگ بنای این زیرساخت رسیدن به همبستگی ملی و حفظ آن خواهد بود. به فرمایش مقام معظم رهبری : "در پرتو تقویت همبستگی ملی و مشارکت عمومی است که آینده ایران روشنتر خواهد بود"25

و چه شایسته است انتخاب این نام در اولین سال برنامه چشم انداز بیست ساله از سوی ایشان. این امر به نوبه خود اهمیت بالای این مسئله در تحقق آینده روشن را نشان می دهد. به این دلیل باید هر چه سریعتر یران راهکار مناسبی برای این بحران اندیشیده شود.

با توجه به اینکه علل چرایی بروز قومیت گرایی و چگونگی تبدیل شدن آن به بحران بیان شد بر این اساس مي‌توان راهکار حل بحران را در رفع علل بیان شده جستجو نمود. برای روشنتر شدن مطلب راهکار ها را در سه حوزه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بیان می کنیم.

در حوزه سیاسی ملت سازی مناسب اولین گام اساسی برای رفع این مسئله برای همیشه است. نظام جمهوری اسلامی با پشتوانه مردمی و دارا بودن عنصر مذهبی مي‌تواند به این مهم همت گمارد البته به شرط برنامه ریزي‌های دقیق و راهبردی و اجرای صحیح برنامه‌ها.

برای این کار باید در نسل نوجوان فرآیند همگونی را حاصل نماید و ارزشهای یک فرهنگ ملی و اسلامی یکپارچه و متحد را در آنها درونی نماید. در حوزه فعالیت نخبگان هم دولت باید با توزیع عادلانه قدرت میان نخبگان آنها را از روی آوردن به گرایشات خروج از نظام باز دارد.

مسئله سوم در حوزه مسائل سیاسی هوشیاری در برابر بهره برداریهای سیاسی قدرتهای خارجی از اقوام و خنثی کردن توطئه آنها باید مدنظر قرار گیرد. بخصوص در مورد آذربایجان، ترکیه، کردستان عراق و اعراب جنوبی دولت باید بر تمایزات میان ایرانیان و اقوام مشابه خارج از کشور تأکید داشته باشد.

در حوزه اقتصادی باید برای دست یافتن به یک توسعه متوازن و توزیع عادلانه ثروت میان مناطق مختلف و نیز برآوردن خواسته‌های قانونی به نحو مطلوب بکوشد تا زیربنایی برای حرکتهای سیاسی حاصل نشود. برای این منظور یعنی دستیابی به توسعه متوازن 4 مرحله مورد نیاز است:

1- ایجاد یک ملت

2- ایجاد اقتدار دولتی

3- توسعه مشارکت همگانی

4- پاسخگویی به مطالبات

گابریل آلموند از این مراحل با عنوان چهار انقلاب ملی، قدرت، مشارکت و رفاه یاد می کند.

در حوزه فرهنگ باید به نکاتی توجه شود. اول اینکه همگون سازی به معنای از بین بردن هویت سنتی یا اصالت فرد نیست بلکه به جای تخریب عناصر هویت ساز باید گرایش اصالت گرایی را در مقابل گرایشات قومیت گرایی تقویت نمود. برای این منظور باید اقوام مورد توجه و احترام واقع شوند تا اعتمادسازی میان آنها انجام گیرد و حضور و همزیستی در کنار هم جای برخورد و ستیز با همدیگر را بگیرد.

در عین حال باید از سیاسی شدن مسائل فرهنگی جلوگیری نمود. اما متأسفانه دولتهای ایرانی به جای همگون سازی سیاست شبیه سازی و یکی سازی را در پیش گرفته اند که باعث تخریب هویتهای محلی و تشدید قومیت گرایی مي‌شود. دولت اسلامی مي‌توان با استفاده از پشتوانه‌های مذهبی و فرهنگ دفاع و شهادت که در قلب هر ایرانی وجود دارد و با تأکید بر تشابهات تاریخی اقوام را به هم نزدیک نماید و با طرح یک هویت ملی غالب همه آنها را در زیر چتر یک هویت ایرانی – اسلامی گرد آورد و مانع از شکل گیری ناسیونالیستم قومي‌شود.

منابع

قوام عبد العلی.اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل.تهران:سمت؛1380.ص80

گل محمدی؛احمد.تجدد،جهانی شدن و هویت.دانشگاه تهران:پایانامه دکتری 1380.ص151

3.Kellas James.polititcs of Nationalism and Ethnicity.London:MacMillan,1998.p320

4.Gellner,Ernest.Culture,Identity and Politics.Cambridge:Cambridge University Press1998

5.Kellas,James Op,Cit,pp3-6

6.Gellner,Ernest Op,Cit,pp10-266

7.گل محمدی،احمد.همان:ص27

8.Gellner,Ernest.Ibid.

9.خاص گرایی نقطه مقابل عام گرایی است که اولی جنبه انفکاکی از کل و دومی جنبه انضمامی به کل دارد

10.گل محمدی،احمد؛جهانی شدن،فرهنگ و هویت،تهران:نشر نی1381ص81-90

11.برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به:

Ethnicity and Nationalism in Africa,London:MacMillan1999

12.گل محمدی،همان ص150-160

13.همان

14.نگاه کنید به:

Ethnicity;Theory and Experience.Cambridge:Cambridge and Harvard University Press1975

15.Kellas,James;Op.Cit.p70

16.گل محمدی،احمد؛همان صص 220-230

17.نقیب زاده،احمد؛درآمدی بر جامعه شناسی سیاسی؛تهران:سمت1381.صص95و96

18.همان 226

19.همان

20.همان ص 223

21.برای اطلاعات بیشتر درباره زمینه های اقتصادی مراجعه کنید به:

Sowel,Thomas;the Economics and Politics of Race.New York:William Morrow1983,Economic Dimentions of Ethnic Conlict;London:Printer Hall1991

22.Kellas,James,Op.Cit.p67

23.Ibid;p67

24.الطائی،علی.بحران هویت قومی در ایران.تهران:نشرشادگان1382 ص151

25.سخنرانی مقام معظم رهبری در پیام نوروزی سال 1384

 

                  1        2      3

copyright 2007 Gheleji